گویند چو شیر زخم برمیدارد
-
اندازه متن
+
گویند چو شیر زخم برمیدارد
در جای نهفت، دل به خود بگمارد؛
برزخمش می کشد زبان، واینش دواست
با زخم دلم خلق چه می پندارد؟
گویند چو شیر زخم برمیدارد
در جای نهفت، دل به خود بگمارد؛
برزخمش می کشد زبان، واینش دواست
با زخم دلم خلق چه می پندارد؟
دیدم گل را به خنده در وقت سحر گفت چه فراوانش شادی است مگر
گل گفت…
کاری چو نه در گرفت از آن سیر مباش چون زلف بتان به خود گره گیر مباش