دستها سرد و سبک
-
اندازه متن
+
دست ها سرد و سبک
زخمبندها سایه ها را
یکی یکی بر میدارند.
چشمانم را باز می کنم
هنوز زنده ام
و در مرکز زخمی پاک و نارس
دست ها سرد و سبک
زخمبندها سایه ها را
یکی یکی بر میدارند.
چشمانم را باز می کنم
هنوز زنده ام
و در مرکز زخمی پاک و نارس
کیست آن که به پیش میراند قلمی را که بر کاغذ میگذارم در لحظهی تنهایی ؟ برای که مینویسد آن…
از تولد تا مرگ، زمان با دیوارهای ناملموساش احاطهمان میکند. ما با قرنها، سالها و دقیقهها سقوط میکنیم. زمان آیا…