مفردات

از روی نکو صبر نمی‌شاید کرد (81)

از روی نکو صبر نمی‌شاید کرد
لیکن نه به اختیار می‌باید کرد

می‌شنیدم به حسن چون قمری (82)

می‌شنیدم به حسن چون قمری
چون بدیدم از آن تو خوبتری

و رب غلام صائم بطنه خلا (83)

و رب غلام صائم بطنه خلا
و میزانه من سؤ فعلته امتلا

علیک سلام الله ما لاح کوکب (84)

علیک سلام الله ما لاح کوکب
و ما طلعت زهر النجوم و تغرب

و کل بلیغ بالغ السعی فی دمی (85)

و کل بلیغ بالغ السعی فی دمی
اذا کان فی حی الحبیب حبیب

دع الجواری فی الدماء ماخرة (86)

دع الجواری فی الدماء ماخرة
ان الرواکد تحتاج المقاذیفا

سلام علیکم اهل بیت کرامة (87)

سلام علیکم اهل بیت کرامة
و مقصد محتاج و مأمن خائف

و لو ان حبا بالملام یزول (88)

و لو ان حبا بالملام یزول
لسمعت افکا یفتریه عذول

تبعته العیون حیث تمشی (89)

تبعته العیون حیث تمشی
و علی مثله من العین یخشی

تلتقی ارضا بأرض و بدیلا عن بدیل (90)

تلتقی ارضا بأرض و بدیلا عن بدیل
انما یثقلنی من فضلکم قید الجمیل