ماهی که قدش به سرو میماند راست (4)
-
اندازه متن
+
ماهی که قدش به سرو میماند راست
آیینه به دست و روی خود میآراست
دستارچهای پیشکشش کردم، گفت
وصلم طلبی زهی خیالی که تو راست
ماهی که قدش به سرو میماند راست
آیینه به دست و روی خود میآراست
دستارچهای پیشکشش کردم، گفت
وصلم طلبی زهی خیالی که تو راست
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سِکندری داند
نه…
عشقِ رخِ یار، بر منِ زار مگیر بر خستهدلانِ رندِ خَمّار مگیر
صوفی چو تو…

