باز آمدم از چشمهی خواب
-
اندازه متن
+
باز آمدم از چشمهی خواب ، کوزه تر در دستم.
مرغانی میخواندند. نیلوفر وا میشد. کوزه تر بشکستم،
در بستم
و در ایوان تماشای تو بنشستم.
باز آمدم از چشمهی خواب ، کوزه تر در دستم.
مرغانی میخواندند. نیلوفر وا میشد. کوزه تر بشکستم،
در بستم
و در ایوان تماشای تو بنشستم.
[ai_playlist id="15671"] صدا کن مرا صدای تو خوب است. صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای…
تنها در بی چراغی شب ها میرفتم. دست هایم از یاد مشعل ها تهی شده بود. همه…
"باز آمدم از چشمهی خواب" یا "گزار" ؟
نام اصلی این اثر "گزار" است اما در میان مردم به "باز آمدم از چشمهی خواب" نیز شهرت دارد.

