اگر ز دست بلا بر فلک رود بدخوی (21-8)
-
اندازه متن
+
بدخوی در دست ِ دشمنی گرفتار است که هر کجا رود از چنگ ِ عقوبت ِ او خلاص نیابد
اگر ز دست بلا بر فلک رود بدخوی
ز دست خوی بد خویش در بلا باشد
بدخوی در دست ِ دشمنی گرفتار است که هر کجا رود از چنگ ِ عقوبت ِ او خلاص نیابد
اگر ز دست بلا بر فلک رود بدخوی
ز دست خوی بد خویش در بلا باشد
دزدی گدایی را گفت: شرم نداری که دست از برایِ جوی سیم پیشِ هر لَئیم دراز میکنی؟ گفت
یکی را از مُلوک، کنیزکی چینی آوردند. خواست تا در حالتِ مستی با وی جمع آید. کنیزک ممانعت کرد. مَلِک…

