در گریه دلم نه یک نفس رست از تو
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۳/۰۹/۴
-
اندازه متن
+
در گریه دلم نه یک نفس رست از تو
واین بود بهانه ام ز بس مست از تو
گفتم چو مرا سرشک از رخ ستری
باشد که رسد به روی من دست از تو.
خون از ره دیدهام به در میریزد
خون از ره دیدهام به در میریزد مرغی که نشاط بود پر میریزد
میجویم چون به…
نیما یوشیج 
