گفتم که به هجران تو تا کی دمساز
-
اندازه متن
+
گفتم که به هجران تو تا کی دمساز
گفتا که کند عشق هجران، آغاز
گفتم چه پریشانم گفتا دهقان
تا جمع کند زهم گیا دارد باز
گفتم که به هجران تو تا کی دمساز
گفتا که کند عشق هجران، آغاز
گفتم چه پریشانم گفتا دهقان
تا جمع کند زهم گیا دارد باز
آنانکه بدیدند و بگفتند و شدند وین راه چنانکه بود رُفتند و شدند
دیگر کس بوده…
خون از ره دیدهام به در میریزد مرغی که نشاط بود پر میریزد
میجویم چون به…

