بسی دانش از ستر تنم میدزدند
-
اندازه متن
+
بسی دانش از ستر تنم میدزدند
با دانش رزق دهنم میدزدند
آن دم که به خانهام نمییابندم
نز شیوه ی من، از سخنم میدزدند
بسی دانش از ستر تنم میدزدند
با دانش رزق دهنم میدزدند
آن دم که به خانهام نمییابندم
نز شیوه ی من، از سخنم میدزدند
در گریه دلم نه یک نفس رست از تو واین بود بهانه ام ز بس مست از تو
…
بنوشته به روی هر در از هشت درش در ناحیه ی بهشت با آب زرش
زاین…

