در فاصله ی غیاب و حضورت میانِ ما…
-
اندازه متن
+
در فاصله ی غیاب و حضورت
میانِ ما
چیزی شکست
چیزی که هرگز آن نتوان شد
که پیش بود!
در فاصله ی غیاب و حضورت
میانِ ما
چیزی شکست
چیزی که هرگز آن نتوان شد
که پیش بود!
آهسته آرام، دستات را بر من بگذار و همچون روزگارت مرا سخت مفشار که در میان انگشتانات درهم میشکنم بیش…
هرگز بر تو نخواهم بخشید تو با ژرفاهای من به توطئه نشستی دشمنی مرا و از حرکت من در کوچه…

