در میان انگشتانات درهم میشکنم
-
اندازه متن
+
آهسته
آرام، دستات را بر من بگذار
و همچون روزگارت
مرا سخت مفشار
که در میان انگشتانات درهم میشکنم
بیش از این نزدیک میا
بیش از این دور مرو.
آهسته
آرام، دستات را بر من بگذار
و همچون روزگارت
مرا سخت مفشار
که در میان انگشتانات درهم میشکنم
بیش از این نزدیک میا
بیش از این دور مرو.
در قهوه خانه ساحلی مینشینم و به کشتیهایی خیره میشوم که در بینهایت زاده میشوند و ترا میبینم که از…
بامدادان بر جایگاهی سنگی می نشینم و برایت نامه های عاشقانه می نویسم با قلمی از پر جغد که آن…

