آمد سحر و نوای موذن برخاست
-
اندازه متن
+
آمد سحر و نوای موذن برخاست
افزود به هر فزوده وز کاسته کاست
یکسوی چراغ و مصحف و سویی دوست
بنگر چه قیامت به چه توفیق آراست.
آمد سحر و نوای موذن برخاست
افزود به هر فزوده وز کاسته کاست
یکسوی چراغ و مصحف و سویی دوست
بنگر چه قیامت به چه توفیق آراست.
گفتم سخنی بگوی، گفتا: به چه شرط؟ گفتم قدمی بپوی، گفتا: به چه شرط؟
گفتم: که…
چشمم نه بدو که من در او مینگرم راهم نه بر او که من بر او میگذرم