آمد سحر و نوای موذن برخاست
-
اندازه متن
+
آمد سحر و نوای موذن برخاست
افزود به هر فزوده وز کاسته کاست
یکسوی چراغ و مصحف و سویی دوست
بنگر چه قیامت به چه توفیق آراست.
آمد سحر و نوای موذن برخاست
افزود به هر فزوده وز کاسته کاست
یکسوی چراغ و مصحف و سویی دوست
بنگر چه قیامت به چه توفیق آراست.
حیف است که چون کوزه بمانی خوش تا آنکه چه کس تو را کشد بر سر دوش
بودم چو تو من نیز در آزار قفس وز دور همه گوش بر آوای جرس
ای…

