اندر طلب آن مه اندر تک و تاب
-
اندازه متن
+
اندر طلب آن مه اندر تک و تاب
بنگر چه معاملت که رفت و چه عذاب
او شاد به گریه های من می نگرد
من روی در آب دارم و او روی بر آب
اندر طلب آن مه اندر تک و تاب
بنگر چه معاملت که رفت و چه عذاب
او شاد به گریه های من می نگرد
من روی در آب دارم و او روی بر آب
گفتم که مرا بهره ده از کشتهی نو گفت ار سر خود به من سپاری به گرو
دل بر سر گیسوی تو آویخته به در او غم و اندیشه ات انگیخته به
گفتی…

