دارد همهام درد که درمان بدهد
-
اندازه متن
+
دارد همهام درد که درمان بدهد،
هرچند در این میانه هجران بدهد
او جان مرا بهانه دارد، ترسم
چندان ندهد زمان، که تن جان بدهد
دارد همهام درد که درمان بدهد،
هرچند در این میانه هجران بدهد
او جان مرا بهانه دارد، ترسم
چندان ندهد زمان، که تن جان بدهد
گفتم شب دوش ، گفت طوفان که گسست گفتم آن مرغ. گفت بر بام نشست.
گفتم…
دریا به حباب گفت از روی عتاب: «غره چه شوی؟» حباب گفتش به جواب
«با حکم…