دل آب شد و ز راه چشمم همه ریخت
-
اندازه متن
+
دل آب شد و ز راه چشمم همه ریخت
از بس به دلم خیالت آتش انگیخت
دیدیم که به دریایم اندر در خواب
کاوای تو آمد و مرا خواب گسیخت
دل آب شد و ز راه چشمم همه ریخت
از بس به دلم خیالت آتش انگیخت
دیدیم که به دریایم اندر در خواب
کاوای تو آمد و مرا خواب گسیخت
سیل سخنم به جان میانگیزدشان نقش از همه تار و پود می ریزدشان
از ره بدر…
گفتم چه شبی گفت اگر گوش کنی یک لحظه زمانه را فراموش کنی
گفتم چو چنین…

