دل گفت که : شمع مجلس افروز خوش است
-
اندازه متن
+
دل گفت که : شمع مجلس افروز خوش است
جان گفت: مرا ناوک دلدوز خوش است.
عقل آمد و خنده زد که: ای بی خبران
در معرکه هر که گشت فیروز خوش است.
دل گفت که : شمع مجلس افروز خوش است
جان گفت: مرا ناوک دلدوز خوش است.
عقل آمد و خنده زد که: ای بی خبران
در معرکه هر که گشت فیروز خوش است.
دست از هم برگشاد و دم کرد علم با شاخش بر سر هوا بست رقم
گاوی…
در حیرتم از روی و سر و موی نگار باروی چو صبح و موی همچون شب تار.

