مرغیست به بام تا برآید به خروش
-
اندازه متن
+
مرغیست به بام تا برآید به خروش
مرغیست دگر مگر بدو دارد گوش
از بهر چه می نیارد آوا برداشت؟
می پاید و می گوید: اکنون خاموش
مرغیست به بام تا برآید به خروش
مرغیست دگر مگر بدو دارد گوش
از بهر چه می نیارد آوا برداشت؟
می پاید و می گوید: اکنون خاموش
گفتم: ز چه در رخ گل افروختگیست؟ آیا چه در این بزمش آموختگیست؟
گل این بشنید…
بودم مرغی رها چو آوای جرس، صیادم افکند در این کنج قفس
با من نفسی ست…

