چندین مکن آماجم از تیر نگاه
-
اندازه متن
+
چندین مکن آماجم از تیر نگاه
برمن مشمر ره که در آیم ز چه راه
شب داند و اسب و زهره ی شیر که من
چون دانه ربود خواهمت از خرگاه
چندین مکن آماجم از تیر نگاه
برمن مشمر ره که در آیم ز چه راه
شب داند و اسب و زهره ی شیر که من
چون دانه ربود خواهمت از خرگاه
گفتم عشقت، گفت خراجت از من گفتم غم آن؟ گفت علاجت از من
گفتم چه مرا…
گویند به پردهام چرا حرف از او چون دارمش آشکار باخيل عدو
دریاست مرا سخن به…