گرچند بدیدم آنچه کان دانستم
-
اندازه متن
+
گرچند بدیدم آنچه کان دانستم
در دیدن، دیده را همی مانستم
ای کاش نه خواندمی نه دانستمی ایچ
شایسته نبود آنچه می شایستم
گرچند بدیدم آنچه کان دانستم
در دیدن، دیده را همی مانستم
ای کاش نه خواندمی نه دانستمی ایچ
شایسته نبود آنچه می شایستم
گفتم: زلفت. گفت: به شب میماند گفتم: دل من. گفت: به تب میماند
گفتم: به رهت…
ناخوش به تنم من از شب ناخوشدار ای همنفسم چراغ من خامشدار
می آید او می…