گفتم : اگرم دست دهد صحبت دوست
-
اندازه متن
+
گفتم : اگرم دست دهد صحبت دوست
از تن به در اندازم جان و رگ و پوست.
خندید که این منت با خویش گذار
جان گر بنهی ور ننهی جانت اوست.
گفتم : اگرم دست دهد صحبت دوست
از تن به در اندازم جان و رگ و پوست.
خندید که این منت با خویش گذار
جان گر بنهی ور ننهی جانت اوست.
تا در خود جا داری و بیرون نه ز پوست چون جوجه ماکیان جهان تو در اوست.
گفتم گرهی مراست گر بگشایی گفتا به کدام نقد این می پایی؟
گفتم دل من که…

