گفتم چه کنم با گل اگر یار بود
-
اندازه متن
+
گفتم چه کنم با گل اگر یار بود
گفت آن کن کاورانه دل آزاد بود
یار آمد و آن کردم و دیدم کاو را
یکسان بودش هر چه بر او بار بود
گفتم چه کنم با گل اگر یار بود
گفت آن کن کاورانه دل آزاد بود
یار آمد و آن کردم و دیدم کاو را
یکسان بودش هر چه بر او بار بود
عمری ز پی حریف و پیمانه شدیم عمری به هر آنچه بود بیگانه شدیم
تا وقت…
با یاد تو من به حرف آمیختهام بی یاد تو من ز حرف بگسیختهام
روزی اگر…

