یک راه ندیدیم که خود باز نبود
-
اندازه متن
+
یک راه ندیدیم که خود باز نبود
یک نقطه به پایان که هم آغاز نبود
رفتیم بسی ره به بیابان. افسوس!
حرفی که شنیدیم جز آواز نبود
یک راه ندیدیم که خود باز نبود
یک نقطه به پایان که هم آغاز نبود
رفتیم بسی ره به بیابان. افسوس!
حرفی که شنیدیم جز آواز نبود
افتاد مرا با غلط اندازی کار در دیده ی خلق کرده کارم دشوار،
فی الجمله که…
سیل سخنم به جان میانگیزدشان نقش از همه تار و پود می ریزدشان
از ره بدر…

