باز آمدم از چشمهی خواب
-
اندازه متن
+
باز آمدم از چشمهی خواب ، کوزه تر در دستم.
مرغانی میخواندند. نیلوفر وا میشد. کوزه تر بشکستم،
در بستم
و در ایوان تماشای تو بنشستم.
باز آمدم از چشمهی خواب ، کوزه تر در دستم.
مرغانی میخواندند. نیلوفر وا میشد. کوزه تر بشکستم،
در بستم
و در ایوان تماشای تو بنشستم.
صبح شوری ابعاد عید ذایقه را سایه کرد. عکس من افتاد در مساحت تقویم: در خم آن کودکانه های مورب،…
قایقی خواهمساخت، خواهم انداخت به آب. دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچکسی نیست که در…
"باز آمدم از چشمهی خواب" یا "گزار" ؟
نام اصلی این اثر "گزار" است اما در میان مردم به "باز آمدم از چشمهی خواب" نیز شهرت دارد.

