آکادمی شعر پلیکان

به فر دولت گیتی فروز شاه شجاع (26)

- اندازه متن +

به فر دولت گیتی فروز شاه شجاع
که با کسم نبود بهر مال و جاه نزاع

بیار می که چه خورشید مشغل افروزد
رسد به کلبه درویش نیز فیض شعاع

صراحتی و حریفی خوشم زدنیا بس
که غیر از این همه اسباب تفرقست و صداع

برو ادیب به جامی بدل کن این شفقت
که من غلام مطیعم نه پادشاه مطاع

ز مسجدم به خرابات می‌فرستد عشق
حریف باده رسید ای رفیق توبه وداع

هنر نمی خرد ایام غیر از اینم نیست
کجا روم به تجارت بدین کساد متاع

ز زهد حافظ و طامات او ملول شدم
بساز رود و غزل خوان که می روم به سماع

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×