تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست (6)
-
اندازه متن
+
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست
زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورشید منیر و ماه تابنده شدهست
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست
زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورشید منیر و ماه تابنده شدهست
شب رفت به پایان و حکایت باقیست شکر تو نگفتیم و شکایت باقیست
گستاخی ما ز…
ما بدین در نه پِیِ حشمت و جاه آمدهایم از بد حادثه این جا به پناه آمدهایم

