روزی که فلک از تو بریدهست مرا (49)
-
اندازه متن
+
روزی که فلک از تو بریدهست مرا
کس با لب پر خنده ندیدهست مرا
چندان غم هجران تو بر دل دارم
من دانم و آن که آفریدهست مرا
روزی که فلک از تو بریدهست مرا
کس با لب پر خنده ندیدهست مرا
چندان غم هجران تو بر دل دارم
من دانم و آن که آفریدهست مرا
ببین هلالِ محرّم بخواه ساغر راح که ماه اَمن و اَمان است و سال صلح و صلاح
به جان او که گرم دسترس به جان بودی کمینه پیشکش بندگانش آن بودی
بگفتمی…

