آکادمی پلیکان

مخمور جام عشقم، ساقی بده شرابی (433)

- اندازه متن +

مخمور جام عشقم، ساقی بده شرابی
پُر کن قدح که بی می، مجلس ندارد آبی

وصف رخ چو ماهش، در پرده راست نآید
مطرب بزن نوایی، ساقی بده شرابی

شد حلقهْ قامت من، تا بعد از این رقیبت
زین در دگر نراند، ما را به هیچ بابی

در انتظار رویت، ما و امیدواری
در عشوهٔ وصالت، ما و خیال و خوابی

مخمور آن دو چشمم، آیا کجاست جامی؟
بیمار آن دو لعلم، آخر کم از جوابی

حافظ چه می‌نهی دل، تو در خیال خوبان
کی تشنه سیر گردد، از لمعهٔ سرابی؟

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×