میزنم هر نفس از دست فراقت فریاد (31)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۳/۰۷/۱۲
-
اندازه متن
+
میزنم هر نفس از دست فراقت فریاد
آه اگر نالهٔ زارم نرساند به تو باد
چه کنم گر نکنم ناله و فریاد و فغان
در فراق تو چنانم که بداندیش مباد
روز و شب غصه و خون میخورم و چون نخورم
چون ز دیدار تو دورم به چه باشم دلشاد
تا تو از چشم من سوخته دل دور شدی
ای بسا چشمهٔ خونین که دل از دیده گشاد
حافظ دلشده مستغرق یادت شب و روز
تو از این بندهٔ دل رفته به کلی آزاد
میانگین امتیازات ۵ از ۵
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش (286)
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش وز شما پنهان نشاید کرد سِرِّ مِیفروش
گفت…
حافظ