آکادمی شعر پلیکان

ای زبردستِ زیردست‌آزار (11-1)

- اندازه متن +

درویشی مُسْتَجاب‌الدَّعوة در بغداد پدید آمد. حَجّاجِ یوسف را خبر کردند. بخواندش و گفت: دعایِ خیری بر من بکن. گفت: خدایا! جانش بستان. گفت: از بهرِ خدای این چه دعاست؟ گفت: این دعایِ خیر است تو را و جملهْ مسلمانان را

ای زبردستِ زیردست‌آزار
گرم تا کی بماند این بازار؟

به چه کار آیدت جهانداری؟
مردنت بِهْ که مردم‌آزاری

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×