آکادمی پلیکان

خواجه با بندهٔ پری‌رخسار (2-5)

- اندازه متن +

گویند: خواجه‌ای را بنده‌ای نادرالحُسن بود و با وی به سبیلِ مودّت و دیانت نظری داشت.
با یکی از دوستان گفت: دریغ این بنده، با حُسن و شَمایِلی که دارد اگر زبان‌درازی و بی‌ادبی نکردی.
گفت: ای برادر! چو اقرارِ دوستی کردی، توقّعِ خدمت مدار که چون عاشق و معشوقی در میان آمد، مالک و مملوک برخاست

خواجه با بندهٔ پری‌رخسار
چون در آمد به بازی و خنده

نه عجب، کاو چو خواجه حکم کند
واین کشد بارِ ناز چون بنده

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×