آکادمی پلیکان

ز بخت، روی‌تُرُش‌کرده، پیشِ یارِ عزیز (10-3)

- اندازه متن +

یکی از علما خورندهٔ بسیار داشت و کَفافِ اندک. یکی را از بزرگان که در او معتقد بود بگفت. روی از توقّعِ او در هم کشید و تعرّضِ سؤال از اهلِ ادب در نظرش قبیح آمد

ز بخت، روی‌تُرُش‌کرده، پیشِ یارِ عزیز
مرو، که عیش بر او نیز تلخ گردانی

به حاجتی که رَوی، تازه‌روی و خندان رو
فرو نبندد کارِ گشاده‌پیشانی

آورده‌اند که اندکی در وظیفهٔ او زیادت کرد و بسیاری از ارادت کم. دانشمند چون پس از چند روز مودّتِ معهود بر‌قرار ندید گفت

بِئْسَ الْمَطَاعِمُ حِینَ الذُلُّ یَکْسِبُها
الْقِدْرُ مُنْتَصَبٌ وَ الْقَدْرُ مَخْفوُضٌ

نانم افزود و آبرویم کاست
بینوایی بِهْ از مذلّتِ خواست

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×