آکادمی شعر پلیکان

چو کاری بی فُضولِ من بر آید (38-1)

- اندازه متن +

گروهی حکما به حضرتِ کسریٰ در، به مصلحتی سخن همی‌گفتند و بزرگ‌مهر که مهترِ ایشان بود خاموش.

گفتندش: چرا با ما در این بحث سخن نگویی؟

گفت: وزیران بر مثالِ اطبّااند و طبیب دارو ندهد جز سَقیم را. پس چو بینم که رای شما بر صواب است، مرا بر سرِ آن سخن گفتن حکمت نباشد

 

 

چو کاری بی فُضولِ من بر آید

مرا در وی سخن گفتن نشاید

و گر بینم که نابینا و چاه است

اگر خاموش بنشینم گناه است

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×