زخم چاقوی پیشانی ام به خاطر توست
-
اندازه متن
+
زخم چاقوی پیشانی ام
به خاطر توست
قوطی سیگارم یادگاری ات
در تلگراف
«گفتی هر کاری داری بگذار و بیا»
چگونه فراموشت کنم،
معشوقهی روسپیام؟
زخم چاقوی پیشانی ام
به خاطر توست
قوطی سیگارم یادگاری ات
در تلگراف
«گفتی هر کاری داری بگذار و بیا»
چگونه فراموشت کنم،
معشوقهی روسپیام؟
همه چیز ناگهان اتفاق افتاد ناگهان نور خورشید زمین را روشن کرد؛ ناگهان آسمان پدیدار شد؛ آبی ناگهان. همه چیز…
او خوابیده است به پشت دامنش اندکی بالا رفته یک دستش زیر سرش، زیر بغلش پیداست و دست دیگرش روی…

