ای شَرمزده غنچهی مَستور از تو (33)
-
اندازه متن
+
ای شَرمزده غنچهی مَستور از تو
حیران و خِجِل، نرگسِ مَخمور از تو
گُل با تو برابری کجا یارَد کرد؟
کـاو نور زِ مَه دارد و مَه نور از تو!
ای شَرمزده غنچهی مَستور از تو
حیران و خِجِل، نرگسِ مَخمور از تو
گُل با تو برابری کجا یارَد کرد؟
کـاو نور زِ مَه دارد و مَه نور از تو!
سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی گفت بازآی که دیرینه این درگاهی
همچو جم جرعه ما…
همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد اگر تو را گذری بر مُقام ما افتد
…

