امشب ز غمت میان خون خواهم خفت (9)
-
اندازه متن
+
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست
تا دَرنگرد که بی تو چون خواهم خفت
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست
تا دَرنگرد که بی تو چون خواهم خفت
شب از مطرب که دل خوش باد وی را شنیدم نالهٔ جانسوز نى را
چنان در…
ز در در آ و شبستان ما منور کن هوای مجلس روحانیان معطر کن
اگر…

