در پردۀ اسرار کسی را ره نیست (32)
-
اندازه متن
+
در پردۀ اسرار کسی را ره نیست
زین تعبیهٔ جان هیچکس آگه نیست
جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست
مِی خور که چنین فسانهها کوته نیست
در پردۀ اسرار کسی را ره نیست
زین تعبیهٔ جان هیچکس آگه نیست
جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست
مِی خور که چنین فسانهها کوته نیست
کس مشکل اسرار اجل را نگشاد کس یک قدم از دایره بیرون ننهاد
من مینگرم…
حکایت 10 : از دوستی شنیدم که مرا بر قول او اعتماد بودی که به بخارا زنی بود دیوانه که…

