هرچند که گفتم و همه در سفتم
-
اندازه متن
+
هرچند که گفتم و همه در سفتم
یک حرف از آنچه بود، من ناگفتم
حاصل که به یاد تو بسی آشفتم،
و آخر به تن خسته به کنجی خفتم
هرچند که گفتم و همه در سفتم
یک حرف از آنچه بود، من ناگفتم
حاصل که به یاد تو بسی آشفتم،
و آخر به تن خسته به کنجی خفتم
گفتم: نشنیدند پیامم که بود گفت: اربدهی زمان، بخواهند شنود
گفتم: نه پس آنکه ز من…
با آنکه به سر نه شاخ و بر پشت نه دم در حیرتم از هیکل در صورت خم
…

