گرچند بدیدم آنچه کان دانستم
-
اندازه متن
+
گرچند بدیدم آنچه کان دانستم
در دیدن، دیده را همی مانستم
ای کاش نه خواندمی نه دانستمی ایچ
شایسته نبود آنچه می شایستم
گرچند بدیدم آنچه کان دانستم
در دیدن، دیده را همی مانستم
ای کاش نه خواندمی نه دانستمی ایچ
شایسته نبود آنچه می شایستم
میخواست ز جور او سخن بدهم ساز افکند ره من به بیابان دراز
فریاد من ار…
دیدی که چه گشت کار آن گل اندام با آنهمه وعده اش اشارت سوی جام
طوفان…

