چشمان تو چون شب بارانی
-
اندازه متن
+
چشمان تو چون شب بارانی
کشتیهای من غرقه در آن
نوشته هایم در آن از خاطر رفتهاند
آیینهها حافظه ندارند
چشمان تو چون شب بارانی
کشتیهای من غرقه در آن
نوشته هایم در آن از خاطر رفتهاند
آیینهها حافظه ندارند
دوست دارم گهگاه گم شوم مثل پرندههای پاییز میخواهم میهنی تازه بیابم غیر قابل دسترس و خدایی که مرا تعقیب…
کلماتی که از تو می شنوم بَرَدَم تا به عالمی بی نام کلماتی نه از قبیلۀ صوت کلماتی نه از…

