شب نیست که آه من نینگیزد سوز
-
اندازه متن
+
شب نیست که آه من نینگیزد سوز،
روزی نه که از شبم نه تلخی آموز
میپرسی از روز و شبم؟ خود دانی
نه شب به شبم ماند و نه روز به روز
شب نیست که آه من نینگیزد سوز،
روزی نه که از شبم نه تلخی آموز
میپرسی از روز و شبم؟ خود دانی
نه شب به شبم ماند و نه روز به روز
شمع از سر سوز اشک حسرت میریخت پروانه از او خونش به رغبت میریخت.
در دایره…
خندید و مهم داد مرا چای به دست یعنی که : نه مستی آورد چای که هست.

