گفتم: چه کنم؟ گفت: به جانانه نگر
-
اندازه متن
+
گفتم: چه کنم؟ گفت: به جانانه نگر
گفتم: دیدم. گفت: به ویرانه نگر
با حکمش گردیدم ویرانه نشین
فریاد برآورد: به دیوانه نگر
گفتم: چه کنم؟ گفت: به جانانه نگر
گفتم: دیدم. گفت: به ویرانه نگر
با حکمش گردیدم ویرانه نشین
فریاد برآورد: به دیوانه نگر
جان با تن من دوش به دعوا افتاد این زاو گله کرد و این گله زاو بگشاد
بازارت گرم کردی و آتش تیز تو هیچ نخفتی و نخفتم من نیز
گر میل دلت…

