شاد آمد و با خاطر ناشادم رفت
-
اندازه متن
+
شاد آمد و با خاطر ناشادم رفت
بنیادم داد و خود زبنیادم رفت
گفتا : سخت مست خوش آمد ؟ گفتم
اما سخنی گفتی کز یادم رفت
شاد آمد و با خاطر ناشادم رفت
بنیادم داد و خود زبنیادم رفت
گفتا : سخت مست خوش آمد ؟ گفتم
اما سخنی گفتی کز یادم رفت
عمری به سرآمدم به هنگامهی زیست بشناختم آنرا که ندانستم چیست
اکنون لب از شیر نشسته…
یک جمع برآنند که گردند بنام یک جمع بر آن که بهره گیرند بکام
من بر…

