آمد ز درم دوش مهم سرکش و مست
-
اندازه متن
+
آمد ز درم دوش مهم سرکش و مست
می خواست دلم آورد از مهر به دست.
گفتم: اگرم فکر رها دارد . گفت:
جز فکر منت مگر به سر فکری هست؟
آمد ز درم دوش مهم سرکش و مست
می خواست دلم آورد از مهر به دست.
گفتم: اگرم فکر رها دارد . گفت:
جز فکر منت مگر به سر فکری هست؟
گوی از من کس هیچ نه نامی ببرد یا با من راه برخلافی سپرد
من کوهم…
گاویست زمانه تیز شاخش بر سر پتیاره سگیست عمر از سوی دگر،
آزاده چه می کند…

