خندید و مهم داد مرا چای به دست
-
اندازه متن
+
خندید و مهم داد مرا چای به دست
یعنی که : نه مستی آورد چای که هست.
غافل که زسر پنجه ی بلورش مرا
هر چیز فرا رسد چو می دارد مست.
خندید و مهم داد مرا چای به دست
یعنی که : نه مستی آورد چای که هست.
غافل که زسر پنجه ی بلورش مرا
هر چیز فرا رسد چو می دارد مست.
گفتم: ستمت؟ گفت: شکیبایی دار گفتم: به شکیب؟ گفت: یارایی دار.
گفتم: بهم این هر دو…
خطی که نه هر کسش تواند خواندن رنجی که نه مردمش تواند راندن
خاموشی توست کان…

