میگریم بی تو همچو بیمار به تب
-
اندازه متن
+
میگریم بی تو همچو بیمار به تب
میخندم با یاد تو چه روز و چه شب
باران و گل است و من بهاری دارم
با فکر تو در این همه طوفان تعب
میگریم بی تو همچو بیمار به تب
میخندم با یاد تو چه روز و چه شب
باران و گل است و من بهاری دارم
با فکر تو در این همه طوفان تعب
گل گفت بنفشه را به بازار که بود آیا خردت کسی بدین روی کبود؟
گفتا هم…
با خم گفتم چیست که خاموش شدی، نادیده هنوز اربعین، گوش شدی؟
خم گفت تو را…

