دردا که نگشت هر کسی محرم ما
-
اندازه متن
+
دردا که نگشت هر کسی محرم ما
آگاه نشد به دل ز بیش و کم ما
آنی که نشاندمش سخنها در گوش
دیدم که زدور خنده زد بر غم ما
دردا که نگشت هر کسی محرم ما
آگاه نشد به دل ز بیش و کم ما
آنی که نشاندمش سخنها در گوش
دیدم که زدور خنده زد بر غم ما
گل با گل زرد گفت: زرد ارچه نکوست ، سرخی د همت که جلوه گیرد رگ و پوست…
هر ره که زدم رقیب خاموش نشد بر یک صدم دلیل وی گوش نشد
با اینهمه…

