گفتند که هست یار را شور وشری (1940)
-
اندازه متن
+
گفتند که هست یار را شور وشری
گفتم که دوم بار بگو خوش خبری
گفتا ترش است روی خوبش قدری
گفتم که زهی تهمت کژ بر شکری
گفتند که هست یار را شور وشری
گفتم که دوم بار بگو خوش خبری
گفتا ترش است روی خوبش قدری
گفتم که زهی تهمت کژ بر شکری
دلا در روزه مهمان خدایی طعام آسمانی را سرایی
در این مه چون در دوزخ ببندی…
گفتم بیتی نگار از من رنجید یعنی که بوزن بیت ما را سنجید
گفتم که چه…

