رو ای غم و اندیشه خطا میگوئی (1887)
-
اندازه متن
+
رو ای غم و اندیشه خطا میگوئی
از کان وفا چرا جفا میگوئی
هر کودک را گر از جفا ترسانند
من پیر شدم در این مرا میگوئی
رو ای غم و اندیشه خطا میگوئی
از کان وفا چرا جفا میگوئی
هر کودک را گر از جفا ترسانند
من پیر شدم در این مرا میگوئی
مست توام نه از می و نه از کوکنار وقت کنارست بیا گو کنار
برجه مستانه…
گر تیغ اجل مرا کند بیسر و جان در حسن برآیم ز زمین صد چندان
از…

