ای دام هزار فتنه و طراری (1723)
-
اندازه متن
+
ای دام هزار فتنه و طراری
یارب تو چه فتنهها که در سر داری
ای آب حیات اگر جهان سنگ شود
والله که چون آسیاش در چرخ آری
ای دام هزار فتنه و طراری
یارب تو چه فتنهها که در سر داری
ای آب حیات اگر جهان سنگ شود
والله که چون آسیاش در چرخ آری
ای اشک روان بگو دلافزای مرا آن باغ و بهار و آن تماشای مرا
چون یاد…
چشمهای خواهم که از وی جمله را افزایش است دلبری خواهم که از وی مرده را آسایش است
…

