ای آنکه ز حال بندگان میدانی (1695)
-
اندازه متن
+
ای آنکه ز حال بندگان میدانی
چشمی و چراغ در شب ظلمانی
باز دل ما را که تو میپرانی
آخر تو ندانی که تواش میخوانی
ای آنکه ز حال بندگان میدانی
چشمی و چراغ در شب ظلمانی
باز دل ما را که تو میپرانی
آخر تو ندانی که تواش میخوانی
آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد امسال در این خرقه زنگار برآمد
آن ترک…
هل تا برود سرش به دیوار آید سر بشکند و جامه به خون آلاید
آید بر…